کد مطلب:314252 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:213

پیامبران خدا و امامان معصوم، انسان های کاملی هستند


به كارهای گران مرد كار دیده فرست

كه شیر شرزه در آرد به زیر خم كمند



برجستگی و برازندگی افراد، از راه قبول وظیفه ها و مسئولیت های خطیر و حساس معلوم می شود. به خصوص اگر از جانب كسانی محول شود كه از نظر كمالات انسانی و فضایل نفسانی و ارزش های شناخته شده، در مرتبه ای والا باشند.

پیامبران خدا و امامان معصوم، انسان های كاملی هستند كه نقص و خلل و ضعفی در اخلاق و گفتار و كردار آنها نیست و كاری كه اینها انجام می دهند، می تواند به عنوان بهترین الگوی رفتاری و بهترین سرمشق اخلاقی مورد استفاده سایر انسان ها قرار گیرد. گو اینكه خود آنها نیز همانند نیستند و میان آنها نیز تفاوت و تفاضل است.

در تاریخ زندگی پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله و سلم به افرادی بر می خوریم كه از سوی آن بزرگوار، مسئولیت ها و وظایفی عهده دار شده اند. قطعا اگر اینها واجد شرایط قبول مسئولیت نبودند و صلاحیت لازم را در محدوده وظیفه ای كه بر عهده آنها گذاشته می شد، نداشتند. هرگز رهبر بزرگ اسلام آنها را نصب نمی كرد.

البته گاهی ممكن است مصالحی اقتضا كند كه افرادی را برای كارهایی مأموریت و مسئولیت دهند كه بالاتر از حد توان آنهاست. این هم فایده یا فوایدی دارد. مهم تر از همه اینكه خود آن شخص و اشخاصی كه با او برابر یا از او كمترند، به میزان توانایی خود پی می برند و توقعات و انتظارات بیهوده را كنار می گذارند. به علاوه لیاقت و شایستگی آنكه مسئولیت خود را به نحو مطلوبی انجام می دهد، ظاهر می شود.

در جنگ خیبر، هر روزی یك تن، پرچم می گرفت و به مبارزه می شتافت و شب هنگام، فتح نكرده باز می گشت. یك روز ابوبكر خسته و كوفته و بی اخذ نتیجه، از میدان نبرد مراجعت كرد و روز دیگر عمر. از این رو ابن ابی الحدید معتزلی می گوید:



و ان انس لا أنس الذین تقدما

و فرهما و الفر - قد علما- حوب



«هر چه فراموش كنم، فرار آن دو تن را فراموش نمی كنم و آنها خود می دانستند





[ صفحه 71]



كه گریز از جنگ، ننگ است».

شب هنگام پیامبر خدا فرمود: فردا پرچم را به دست كسی می سپارم كه همواره در میدان نبرد، حمله ور ناگریزنده است. او خدا و رسول را دوست می دارد و خدا و رسول او را خدای، خیبر را به دست او می گشاید.

فردای آن روز اصحاب گرد آمدند و هر كس آرزو می كرد كه مصداق گفتار رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم، خودش باشد.

در این موقع، پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم علی علیه السلام را احضار كرد كه مرد یگانه این میدان بود و كسی جز او نمی توانست فاتح خیبر باشد. [1] .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم از اول هم می دانست كه كسی جز علی علیه السلام گشاینده دژهای یهودیان خیبر نیست. ولی باید مجال و فرصت می داد تا افراد دیگر هم در این مسابقه شركت كنند و در این میدان زورآزمایی گام نهند، تا ارزش ها و لیاقت ها شناخته شود.

خواجه نصیرالدین طوسی مواردی از این قبیل را در كتاب ارجمند كلامی خود تجرید الاعتقاد بر می شمارد كه ذیلا به آنها اشاره می كنیم:


[1] منتهي الآمال، وقايع سال هفتم هجري.